مهناز ربیعی؛ ایلناز خدامرادی
چکیده
مشکلات صنعت هوانوردی ایران، تا حدود زیادی متأثر از محدودیتهای خرید هواپیمای نو، موتور و قطعات یدکی از سالهای قبل بوده است؛ مشکلات جدیدی به مشکلات قبلی اضافه شد که از جمله میتوان به مسائلی چون عدم ...
بیشتر
مشکلات صنعت هوانوردی ایران، تا حدود زیادی متأثر از محدودیتهای خرید هواپیمای نو، موتور و قطعات یدکی از سالهای قبل بوده است؛ مشکلات جدیدی به مشکلات قبلی اضافه شد که از جمله میتوان به مسائلی چون عدم عدم امکان انتقال ارز حتی از طریق صرافیها به عنوان دو نمونه از محدودیتهای جدید اشاره کرد که ایرلاینهای ایرانی را با هزینههای اضافی مواجه ساخت و معمولا دخل و خرج این شرکتها یکسان نیست و درآمد هیچ پروازی خصوصاً در مسیرهای داخلی کفاف هزینه پرواز را نمیدهد. در این راستا شرکت های هواپیمایی اعم از ارائه دهنگان سرویس کامل(FSC ) و یا کم هزینه (LCC ) که به دنبال اتخاذ استراتژی های عملیاتی و خدماتی منحصر به فرد (همانند(ULH )) به عنوان شاخصی کلان در توسعه صنعت هواپیمایی هر کشور محسوب می شوند، هستند، زیرا علاوه بر افزایش تقاضای حمل و نقل هوایی و بهبود رقابت، آسیب کمتری از بحران های اقتصادی موثر بر صنعت هواپیمایی نیز متحمل گشته اند. در این مقاله سعی شده است با مروری بر مدلهای کسب و کار شرکتهای هواپیمایی و با توجه به موارد یاد شده به بررسی مزایا و معایب مدل کسب و کار کم هزینه پرداخته شود.